مسجد جامع اصفهان و یادگاری های دست نوشته روی دیوارهایش
مسجد جامع اصفهان و یادگاری های دست نوشته روی دیوارهایش
مسجد جـامع اصـفهان فـرآیند توسعه شهری است که پس از فتح اصفهان صـورت گـرفته اسـت. دربـاره فـتح اصـفهان و فاتح آن، نقل قول واحدی در منابع تاریخی اسلامی دیده نمیشود. برخی از مورخان آن را سال 21 ق/642 م و برخی دیگر، سال 23 و 24 ق/644 و 645 م دانستهاند
. مسلمانان در سال 21 ق/64 م، تازه نهاوند را فتح کـرده بودند و حمله بزرگ به اصفهان که فاصله بسیاری با نهاوند داشت، بدون فتح شهرهای مسیر راه، امکانپذیر نبود؛ پس شایسته آن است که روایت بلاذری را درباره حمله به اصفهان بپذیریم که طبق نـظر او ایـن حمله در سال 23 ق/644 م صورت گرفته است همچنین فاتح این شهر را عبدالله ابن بُدَیل خُزاعی میدانند.
نخستین مسجد جامع اصفهان در ناحیه جی ساخته شد که در مقایسه با یـهودیه، وضـعیت دفاعی مناسبتری داشت. در قرن 2 ق/8 م، مرکز حکومتی از جی به خوزینان، دهکدهای میان جی و یهودیه، منتقل شد. دومین مسجد جامع اصفهان نیز در این ناحیه بـر پا شـد که محل آن در بافت فعلی شـهر چـندان مشخص نیست . با روی کار آمدن خلیفه منصور عباسی، بار دیگر اصفهان رو به آبادانی نهاد و سومین مسجد جامع در ناحیه یهودیه ساخته شد. بنای اولیـه ایـن مسجد به سبک شـبستانی بـا حیاط مرکزی ساخته شد و در دوره خلیفه معتصم و خلیفه مقتدر بازسازی شد و توسعه یافت.
در زمان صاحب بن عباد ، وزیر حاکمان آلبویه، مسجد جامع اصفهان از طـرف صـحن گسترش یافت و با افزودن یک ردیف ستونِ آجری، با تزییناتِ خاصِ این دوره، شبستانهای اطرافِ حیاط را از چهار جهت توسعه دادند
. با روی کار آمدن ملکشاه سلجوقی و قدرت گرفتن وزیر مقتدر وی، خواجه نـظامالملک، اولیـن تغییرات اسـاسی در بنای مسجد جامع صورت گرفت و گنبدخانه جنوبی، موسوم به گنبد خواجه نظامالملک، ساخته شد. برای ساخت ایـن گنبدخانه، بیستوچهار عدد از ستونهای شبستان دوره عباسی شکسته شد . در سال 481 ق/1102 م، دومـین گـنبد را بـه نام گنبد تاجالملک رقیب و جانشین نظامالملک در ضلع شمالی مسجد ساخت. پس از آن با ساخت چهار ایوان، یـعنی ایـوان جنوبی (صفه صاحب)، ایوان شمالی (صفه درویش)، ایوان شرقی (صفه شاگرد) و ایوان غـربی (صـفه اسـتاد)، مسجد شبستانی به مسجد چهار ایوانی تبدیل شد.
تغییرات بعدی مسجد، منحصر به تـوسعه الحاقات و تزیینات آن بود. در زمان سلطان محمد خدابنده، به مسجد توجه شد و به تـاریخ 710 ق/1331 م، در شمال ایوان غربیِ مـسجد، مـحرابِ گچبری زیبایی ساخته شد که اکنون به نام محراب اولجایتو معروف است. در همین دوره، نمای یک طبقه رو به صحن دو طبقه شد.
در سال 757 ق/1378 م امیر مبارزالدین محمد مظفری، اصفهان را محاصره و سرانجام تـصرف کرد . در این دوره، شبستان شمالی بین گنبد خاکی و ایوان شمالیِ صفه عمر ساخته شده و مدرسه مظفری نیز، در ضلع شمال شرقی و شرقی مسجد بنا شد. با حمله تیمور به اصـفهان در سـال 789 ق/1410 م، به دستور وی مردم اصفهان قتلعام شدند؛ اما جانشینان وی، با هدایت وزیران مدبّرشان، در شهرهای تحت حکومت خود مانند مشهد، هرات، سمرقند و اصفهان طرحهای عمران و آبادانی را در پیش گرفتند. مسجد جامع اصـفهان نـیز از این توجه بینصیب نماند و در زمان شاهرخ، شبستانی در ضلع شرقی مسجد ساخته شد و برای آنکه ورود به مسجد آسانتر شود، در ضلع غربی مسجد سردری را بنا کرد که به نام او به یـادگار مـانده است . همچنین تزیینها و کاشیکاریهای رو به صحن به آن اضافه شد.
در سال 857 ق/1478 م، اصفهان در قلمرو نفوذ ترکمانان قراقویونلو قرار گرفت و رئیس آنها، یعنی اوزون حسن، دست به تعمیرات اساسی در مسجد جـامع زد. کـتیبهای کـه در مقرنسهای ایوان جنوبی است، از تـعمیر کـلی مـسجد و بازسازی پوشش ایوان جنوبی و ساخت دو مناره بر فراز آن حکایت دارد . پس از آن در دوره صفوی، شبستانی در ضلع غربی و نیز شبستان صفوی در جنوب غربی مـسجد و بـا تـغییر در قسمتی از شبستان تیموری ساخته شده و کاشیکاریهای نفیسی بـه مـسجد اضافه شد. در سال 1134 ق/1755 م و با شکست شاه سلطان حسین از افغانها، صدمات بسیاری به شهر وارد شد؛ اما مسجد اهمیت خود را حـفظ کـرد. در ایـوان مدرسه مظفری، کتیبهای به تاریخ 1139 ق/1760 م به دستوری که اشرف افـغان برای تعمیر مسجد داده است، اشاره میکند . در سال 1163 ق/1784 م، کریمخان زند اصفهان را تصرف کرد و برادر خود را به ولایت آن گـماشت. پس از مـرگ کـریمخان در سال 1193 ق/1814 م، آشوب و هرج و مرج به اصفهان بازگشت. از دوره زندیه، نقاشی دیـواری بـا کتیبهای به تاریخ 1199 ق/1820 م در گاو چاه مسجد به جای مانده است .
بر اساس کتیبه کاشیکاریِ سـردر ورودی فـعلی مـسجد به تاریخ 1218 ق/1839 م مرمت این سردر و بازار جنب سقاخانه آن، در زمان فتحعلیشاه صـورت گـرفته اسـت
یادگاری و دستنوشتههای مسجد جامع اصفهان
انگیزه اصلی انسان در نوشتنِ یادگار بر بناهای تاریخی به درستی مشخص نیست و به راحتی نـمیتوان دربـاره آنـ قضاوت کرد. رایجترین نظر در این باره، تمنای جاودانگی است که از دیـرباز در اسـطورهها و ادیان مختلف به چالش کشیده شده است. نوشتن یادگاری در بناهای مذهبی، به عنوان رفتاری آیینی، انـدیشه آخـرت را در ذهـن آدمیان تقویت میکند. مسجد جامع به لحاظ ویژگیهای معماری و تزیینی بدان حـد درخـور تـوجه است که دستنوشتههای بنا از دید پژوهشگران به دور مانده و توجه آنها به دیگر جنبههای پررنـگ مـسجد مـعطوف شده است. این مسئله نگارندگان را بر آن داشت که پژوهش حاضر را انجام دهند؛ چـون بـا مطالعه این آثار میتوان ارزشهای نهفته در این بنا را آشکار کرد. در این راستا، پرسـش پژوهـش ایـن است که یادگاریها چه اطلاعاتی از نادیدههای تاریخی دوره خود روشن میکنند و خطوط رایج در این دسـتنوشتهها کـداماند و بیشتر متعلق به کدام یک از اقشار جامعه هستند.
در این پژوهش، ضمن نگاهی مـختصر بـه تـاریخچه مسجد جامع اصفهان، موقعیت مکانی این یادگاریها بررسی شده و با مطالعه آماری آنها، تراکم زمـانی و مـکانی و خوانایی آنها نیز تحلیل شده است. همچنین، متن یادگاریها با توجه بـه مـوضوع و مـحتوای آنها بررسی و به نه گروه طبقهبندی شده و سپس بر اساس دادههای خطوط و تحلیلهای ارائه شده از آن، نـتیجهگیری نـهایی بـه عمل آمده است
دستنوشتههای به جای مانده در کل مسجد جامع کـه بـررسی و مـطالعه شد، 338 اثر بودند. بیشترین یادگاری در گنبدخانه نظامالملک سمت قبله و کمترین آن در ایوان شرقی نوشته شـده بـود. در شبستانِ ورودیِ شمال غربی در مجاورِ مقبره مجلسی نیز، تعداد بسیاری یادگاری نوشته شـده بـود. در ایـوان غربی، هیچ گونه اثری از یادگاری دیده نشد.
از نظر خصوصیات نوشتاری، بخش عمده یادگاریها که بـیشتر از مـرکب بـرای نوشتن آنها استفاده شده است، در گذر زمان محو شدهاند و نیمه خوانا یا ناخوانا هستند.
قـدیمیترین دسـت نوشته تاریخدار در محل گنبدخانه شمالی مدرسه مظفری، به تاریخ 820 ق/1441 م نوشته شده اسـت
متن و خط یادگاریها
یـادگاریها به نظم و نثر نـوشته شـده و برخی از این نوشتهها، به صـورت تـرکیبی از نظم، نثر، آیات قرآنی و احادیث و اشعار است.
یادگاریهای نثر با موضوعات و محتوای مـتنوعی نـوشته شده است و اسم نویسنده و تـاریخ، التـماس دعـا، دردِ دل، آیات قرآنی و حـدیث، درخـواست حفظ نوشته، تاریخ واقـعه و تـمرین خط بر روی دیوار را شامل میشوند.
این یادگاریها با خط ثلث، نسخ، محقق، نستعلیق، شـکسته نـستعلیق و بخش عمده آنها با خطوط تـحریری نـوشته شده اسـت.
مـحتوی یادگاریها بسیار متنوع اسـت و از بیان خاطرات و احساسات، گلایه، اعتقادات مذهبی تا طلب آمرزش و التماس دعا و نوشتن آیات قرآنی و ادعـیه را در بـر میگیرد.
اشعاری که در دستنوشتهها به آنها توجه شده است، به سه گروه تقسیم میشوند: دسته اول اشعار شاعران صاحب نام یا صاحب کـتاب؛ مـانند حافظ، سعدی، ابوسعید ابوالخیر، محتشم کاشانی، سروری کاشانی، بابا اصلی دماوندی و ملافضلعلی نصرآبادی.
بررسی محتوای دستنوشتههای نثر، بیانگر احساسات و افکار و عقاید نویسندگان آن است؛ اندوه، شادی، گلایه یا واقعهای که نویسنده را مـتأثر کـرده است. سه گروه عمده این نوشتهها، درخواست و شرح واقعه و دردِ دل را شامل میشوند
یادگاریهای مسجد جـامع اصـفهان، بیانگر تفکر و اندیشه و احساس مردمی است که به مسجد آمده و رفته و اثری از خود برجای گذاشتهاند؛ بـنابراین، از لحـاظ بـررسی ارزشهای اجتماعی و ادبی و مذهبی، درخور توجه هستند؛ زیرا انعکاسی از جریانها و تحولات وسـیعی هـستند کـه با این یادگاریها به درون بنا نفوذ کردهاند و سابقه تاریخی یادگارنویسی را حداقل در مسجد جامع روشـن مـیکنند. دسـتنوشتهها به گروه اجتماعی خاصی تعلق ندارند و طیف گستردهای از اقشار جامعه، از تاجر و معمار و نقاش تـا عـطار و حجار و خیکدوز و صندوقساز را در بر میگیرند. تحلیل فضایی یادگاریها حاکی از آن است که گنبدخانه نـظامالملک و ایـوان جـنوبی و ورودی شمال غربی مجاور مقبره مجلسی، بنابر روشهای آماری، بیشترین تراکم نوشتاری را دارند. این نـشان دهـنده کارکرد مذهبیاجتماعی این بخشهاست. این الگوی رفتاری در کالبد بنا، تا به امروز ادامـه دارد. گـنبدخانه نـظامالملک و ایوان جنوبی، به لحاظ قرار گرفتن در سمت قبله، اصلیترین بخش مسجد هستند و به ورودی شمال غـربی در جـنب مقبره مجلسی، به لحاظ کارکرد زیارتی بیشتر توجه شده است.
سبک نـگارش دسـتنوشتهها از روش خـاصی پیروی نمیکند و در آنها انواع خطوط، از ثلث و محقق و نسخ گرفته تا نستعلیق و شکسته نستعلیق و تحریری دیـده مـیشود. دسـتنوشتهها را مردم عادی بر روی دیوار نوشتهاند؛ بنابراین، تمامی قواعد خوشنویسی را رعایت نکردهاند.
بـرخی از یـادگاریهایی که در سایر بناهای مطالعه شده دیده میشود، شاعران گمنامی دارند؛ ولی به لحاظ محبوبیت، متداول و رایج شـده و پیـوسته در بناهای مختلف در متن یادگاریها تکرار شده اند.
در یادگاریهایی که مـتعلق بـه سدههای نـهم تـا دوازدهـم قمری هستند، مضامین سنتی ادب فارسی بـه چـشم میخورد و مضامین و تعبیرات پیچیده و تصنعی در آنها به کار برده شد ه است؛ مـانند العـبد الحقیر فقیر مذنب. با نزدیک شـدن به انقلاب مشروطه و گـرایش سـاختارهای ادبی به سوی سادگی و فـراخور درک عـامه، اشعار عامیانه و تصنیف و ترانهها متداول میشود. در برخی از این دستنوشتهها، به مثابه اسناد تـاریخی و اقـتصادی و اجتماعی، به وقایعی همچون فـوت امـام جـمعه، گرانی نان، دادوسـتد امـلاک، معاملات و طلاق اشاره شـده اسـت.
با توجه به ممنوعیت تصویرنگاری انسان در بناهای مذهبی و نبود اینگونه نقوش، نقشهای انسانی بـه دسـت افراد گمنام کشیده و این تصاویر بـه صـورت نامحسوس، بـخشی از نـقوش مـسجد را تشکیل دادهاند
اگر برای بازدید از این اثر تاریخی گرانقدر به اصفهان سفر میکنید جهت اسکان موقت در این شهر روی ما حساب کنید! خانه اجاره ای روزانه در اصفهان با تمام امکانات نزدیک مسجد جامع